بی شک "هواردهیوز" را می توان ثروتمندترین مرد زمان خود نامید ، فردی که به عنوان یک میلیونر کارهای بسیار عجیبی انجام داده و در زمینه های هوانوردی و فیلم سازی همانند تجارت تجربه های نوین و با ارزشی کسب کرده است . "هوارد " کوچک در کریسمس سال 1905 دیده به جهان […]
Howard Hughes [کارآفرین بزرگ آمریکایی]
در سال 1922 پدر "هوارد " از دنیا رفت و در پائیز سال بعد مادرش نیز دار فانی را وداع گفت . حال جوان 17 ساله 75 درصد شرکت پدر را صاحب شده بود اما طبق وصیت پدر او زمانی می توانست اداره امور را به دست گیرد که 21 ساله شده باشد ، ولی پسر جوان که هیچگاه تحمل شکست را نداشت و همیشه سعی داشت به هر طریقی به اهدافش دست یابد ، علیه متن وصیت نامه به دادگاه شکایت کرد و توانست در سن 18 سالگی مالکیت شرکت پدر را از آن خود نماید ، حال او جوانی بود با درآمد سالانه 2 میلیون دلار که می توانست به آن کارهای مختلفی انجام دهد ، "هوارد " به خوبی می دانست که اداره چنین شرکتی به تخصص بسیاری نیاز دارد و او از این امر بی بهره بود لذا درصدد برآمد تا فردی مطمئن را به عنوان مدیر شرکت معرفی نماید . او که در این مورد فردی لایق تر از حسابدار پدرش نمی شناخت تصمیم گرفت تا مدتی را هر چند کوتاه با او سیر کند تا از توانایی های او اطمینان حاصل نماید بنابراین مدت یک هفته را به همراه حسابدار پدر به گشت و گذار در سراسر آمریکا پرداخت بدون اینکه کوچکترین اشاره ای به موضوع اداره شرکت نماید . سرانجام در روز آخر هنگامی که به خانه برگشتند ، "هوارد " رسماً اداره شرکت را به وی پیشنهاد کرد و او نیز پذیرفت .
در سال 1925"هیوز" به هالیوود روی آورد و اولین قرادادش را برای حمایت مالی از یک پروژه سینمایی امضا کرد . او چنان به این صنعت علاقمند شده بود که هر روز از صبح تا شب به کنار استودیوهای سینمایی می رفت و از نزدیک کارآنها را مشاهده می کرد ، حتی یک شب به دور از چشم بقیه به سراغ یکی از پروژکتورها رفت و آن را باز کرد و تمامی وسایل داخلش را بیرون آورد و سپس تا صبح توانست دوباره همة آنها را سرهم کند و به حالت اولیه بازگرداند. او که حال یک جوان 20 ساله بود قراردادهای بسیاری را با فیلمسازان مختلف منعقد کرد و در تهیه بسیاری از فیلم های رنگی آن دوران از هیچ کمک مالی دریغ نکرد ، حتی تعدادی از فیلم هایی که با حمایت مالی او ساخته شده بودند توانستند جوایزی نیز کسب کنند .
پس از گذشت چند سال "هوارد " احساس کرد که دیگر صنعت سینما جذابیت های پیشین را ندارد و تصمیم گرفت دوباره به صنعت هوانوردی بازگردد ، از این رو در سال 1932 تحت عنوان "چارلز هوارد" در یک شرکت هواپیمایی با دستمزد هفته ای 250 دلار به عنوان کمک خلبان مشغول به کار شد و چیز هفته بعد یک هواپیمای آبی برای خود خریده پس از انجام تغییرات اساسی بر روی هواپیما به همراه دو تن از دوستانش که یکی کمک خلبان و دیگری تعمیرکار هواپیما بود ، مسافرت 18 ماهه خود را با آن آغاز کرد و تجارب گرانبهایی بدست آورد . سپس در تلاشی شبانه روزی و بدون وقفه به همراه دوستانش توانست در مدت نزدیک به دو سال اولین هواپیمایی خودش را تولید کند و نام آن را) (H.1 گذاشت . او که همیشه به دنبال انجام کارهای شگفت انگیز بود تصمیم گرفت تا نام خود را در کتاب رکورد داران جهان ثبت کند بنابراین در یک پرواز بی نظیر توانست رکورد بیشترین سرعت هواپیماهای آن زمان را با "H-1 " بشکند و به شهرت جهانی دست یابد .
اما دوره پایانی زندگی "هوارد " به پرنشاطی دوره های پیشین نیست ، او که (برای فرار از دست مأموران مالیاتی از حضور در جامعه پرهیز می کرد و همیشه در مکان های خلوت و دور از انظار عمومی به سر می برد عادات ناپسندی پیدا کرده بود. سوق یافتن او به مواد مخدر و اعتیار به مشروبات الکلی مهمترین عامل در از دست دادن تمرکز فکری و خلاقیت او بوده است.) در طول دوران زندگی دوبار ازدواج کرد که هر دوبار به شکست انجامیده بود . آن قدر حساس شده بود که هرگز به سراغ تلفن نمی رفت و هر چیزی را حتی قاشق و چنگال با دستمال برمی داشت چرا که می ترسید از روی آثار انگشتش او را بیابند . از جمله کارهای شگفت انگیزی که در این دوران انجام داده است می توان به دو مورد اشاره کرد : اولی زمانی که دوستانش در " لاس و گاس" " پنت هوس" یک هتل را برای او اجاره کرده بودند ، او با مشاهده نارضایتی صاحب هتل از اقامتش در آنجا ، تمام هتل را خریداری کرد و دومی اینکه زمانی که دید نور چراغ کازنیوهای اطراف مزاحم خوابش می شود همة آنها را یک جا خرید و نور آنها را کم کرد!